قدرت گفتار
در روزهای گذشته از رژیم گفتار برایت حرف به میان آوردم.
رژیمی که قرار است با هم در آن شرکت کنیم. حالا قبل از شروع این رژیم، می خواهم برایت از قدرت گفتار بگویم.
حرف هایی که می شنوی، حرف هایی از من و فلورانس اسکاویل شین است.
کسی که به قدرت گفتار آگاهی دارد، سعی می کند مراقب حرف زدنش باشد. او با برسی اثر گفتارش در می یابد، پیامد سخنانش بیهوده و بی هدف نیست. انسان به طور پیوسته و از طریق گفتارش قانون هایی را در مورد خود وضع می کند.
او می گوید: مردی را می شناختم که می گفت: (( همیشه از اتوبوس جا می مانم. محال است در هنگام توقف اتوبوس در ایستگاه به آنجا برسم.))
دخترش می گفت: (( همیشه به موقع به ایستگاه می رسم. اتوبوس دقیقن همان لحظه ای به ایستگاه می رسد که من در آنجا باشم.)) این امر سالیان سال تکرار شد. هریک از این پدر و دختر قوانین خود را وضع کرده بودند. یکی از آن ها قانون شکست و دیگری کامیابی را. این روانشناسی خرافات است.
تو با گفتارت چه قانونی را برای خودت وضع کرده ای؟
تو نیز مانند همه ی اطرافیانت مدام از ناتوانی حرف می زنی؟
مدام از وضعی که داری نالان هستی؟
مدام در گفتارت اعتراض هایی پدیدار می شود؟
چند روزی که فرصت داشتی تا اندکی به گفتارت توجه کنی، متوجه چه شدی؟
در طول روز حرف هایی که از دهانت خارج می شدند همه ناله و فغان بود یا شور و شادی؟
در مقاله های گذشته برایت از قانون جذب گفته ام.
ما با کلاممان آن چیزی را که می خواهیم به سمت خود جذب خواهیم کرد.
اگر خواهان ثروت هستی، از فقر سخن مگوی.
اگر خواهان سلامتی هستی، از مریضی سخن مگوی.
اگر خواهان عشق هستی، از نفرت سخن مگوی.
اگر خواهان دوستی هستی، از دوری سخن مگوی.
اگر خواهان خوبی هستی، از بدی سخن مگوی.
تمرین روز اول رژیم گفتار
حرف هایت را از میان صافی خوبی رد کن.
چگونه؟
اگر های بالا را در گفتارت تغییر بده. قبل از اینکه کلامی از دهانت خارج شود اندکی تامل کن. هر آنچه در نظرت منفی است را با سخن های مثبت تعویض کن و از خود بر جای گذار.