مزایای سکوت
شما را به خواندن یک حکایت دعوت می کنم.
روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد. کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامۀ جستجو نومید شده بود، پسرکی نزد او آمد و از وی خواست به او فرصتی دیگر بدهد. کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید، “چرا که نه؟ به هر حال، کودکی صادق به نظر میرسد.” پس کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد. بعد از اندکی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد. کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیّر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد. کشاورز پرسید، “چطور موفّق شدی در حالی که بقیه کودکان ناکام ماندند؟”پسرک پاسخ داد، “من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافت.
سکوت و صدای درون
برای چند ثانیه هم که شده کمی سکوت کنید. به اعماق وجودتان بروید و آنچه که در آنجا صدا می کند را بنویسید. چیزی شنیدید؟ اگر شنیدید به این معناست که با درون خود به صلحی رسیده اید و از آن اعماق دلتان خبر دارید ولی اگر چیزی به گوشتان نمی خورد به این معناست که درونتان خیلی وقت است که خاموش مانده و کسی هم به آن سر نزده تا آن را روشن کند.
حال باید چه کرد؟ نشست و غمبرک زد که چرا چنین بلایی سرتان آمده، یا نه؟ به فکر راه حلی برای برطرف کردن مشکل بیفتید؟ شما کدام را انتخاب می کنید؟
راه حل آن چست؟
در طول روز ساعت هایی را به خود اختصاص بدهید. سکوت کنید و نوشخوار هایی که ذهنتان را مسموم کرده است را خاموش کنید و فقط به صدا های درونتان گوش دهید.
حالیا با خودتان می گویید که نوشخوارهای ذهنی را چگونه از صدای درون تشخیص بدهیم؟
با استفاده از حواس پنجگانه تمرکز از دست رفته را باز پس گیرید. چند نفس عمیق بکشید و در این مدت زمان به صدا هایی که به گوشتان می رسد دقت کنیم. دماغتان را تیز کنید و هر بویی که به مشامتان آمد را به درون خود بکشم. چند بار این کار را انجام بدهید تا تمرکزتان باز گردد و بتوانید نشخوارهای ذهنی را از صدای درون تشخیص بدهید.
اگر صدایی شما را مشوش کرد نشخوار ذهنی است. ولی اگر با شنیدن آن صدا آرامش به وجودتان راه یافت پس آن صدای درون است.
وقتی از درون خود آگاه شدید چند خطی و یا اگر توانستید چند صفحه ای بنویسد.
با استفاده از سکوت می توانیم به خودشناسی برسیم. وقتی خودمان را شناختیم آن وقت می توانیم در جهت اهدافمان حرکت کنیم. فقط باید به سکوت اعتماد کنیم و کمی برای خودمان وقت بگذاریم تا بتوانیم بشنویم. سکوت به ما کمک میکند که بهتر خواسته های درونمان را بشنویم. آن چیزی که درونمان پنهان شده است را می توانیم با سکوت آشکار کینم. با سکوت است که می توانیم به خود واقعمان پی ببریم.
به سکوت ایمان دارم و حاضرم ساعت ها در باره مزایایش برای شما صحبت کنم. !!!
جرج برنارد شاو
مقاله مرتبط: