نوشتن چیست؟
به نظر، نونش را از نیرو، شین اش را از شهامت، ت اش را از توانایی و نون آخرش را از نبوغ گرفته اند.
نیرو، شهامت به تو در ابتدای نوشتن یاری می رسانند. تو نوشتن را آغاز می کنی و این آغاز تو را توانمند تر می کند.
توانایی هایت هر روزِ با نوشتار های بیشترت تبدیل به نبوغی از تو می شود.
نبوغی که تو را تبدیل به انسانی ماندگار می کند. و این است نوشتن.
در ابتدا تو با آزادانه نوشتن آن را از سر می گیری، ولی رفته رفته او راه را به تو نشان خواهد داد.
در وصفِ نوشتن
نوشتن چیزیست از جنسِ نور
در مقاله ی پیشین برایت از چراغ راه گفتم،
نوشتن در پیدا کردن چراغ راه تو را همراهی می کند.
نوشتن در یافتن بهترین مسیر زمانی که در دوراهی گیر کرده ای و حتا کورسویی از امید هم دیده نمی شود به تو یاری می رساند.
نوشتن رفیق شفیقت می شود در وقتِ تنهایی.
نوشتن شانه ایست که می توان به آن تکیه کرد و ساعت ها راز دل بر او فاش کرد.
نوشتن همچون درختیست که هر چه پربار تر می شود افتاده تر می شود.
حالیا تو بگو، نوشتن چیست؟
هر شخصی بنا بر موقعیتی که دارد از یک منظر به آن می نگرد.
دانش آموزی که به تازگی به نوشتن آشنا گشته را در تصور خود خلق کنید. او هیچ شناختی نسبت به نوشتن ندارد. اندکی ترس و مقداری هیجان در وجودش یافت می شود. ترسش از نشناختن و نیاموختن آن است و هیجانش برای کشفِ یافته هایِ نا شناخته است.
میزان بالای هیجان و ترسش مانعِ خو گرفتن او با نوشتن می شود. می خواهد که او را بیشتر بشناسد، اما این احساسات مانع او می شوند.