چگونه عملگرا باشیم؟
در میان گشت و گذارهایم در گوگل برای پیدا کردن جمله قصار (البته اینبار گشت و گذارم معنای خاصی پیدا کرده بود) به این جمله از کامو برخوردم:
همواره زمانی فرا میرسد، که باید میان تماشاگر بودن و عمل کردن، یکی را برگزید؛ این معیار انسان بودن است.
(آلبر کامو)
آلبر کامو شرطِ انسانیت را عمل گرا بودن می داند. کمی بیشتر که به این جمله فکر کردم فهمیدم، عجیب تماشاگری هست.
همه ما سخنران های قابلی هستیم، ولی پای عمل که می رسد به کل تمام آنچه رشته بودیم را پنبه می کنیم. حرفی که زده بودیم را زیر خاک می بریم. و فراموشی را بر می گزینیم.
باری، فراموشی راحت تر است. فراموشی برای ما تماشاگر بودن را به ارمغان می آورد.
حرف زدن را به خوبی بلدیم ولی عمل گرایی را نه، در کار ما نیست.
بعد از خواندن این جمله کمی به فکر فرو رفتم. به خود از دور نگریستم. به راستی چگونه عملگرا باشیم؟
من به چه میزان به حرف هایی که از دهانم خارج می شود عمل می کنم؟
به یاد دیروز افتادم که تصمیم گرفته بودم، هر روز پاهایم را به نیت پیاده رویِ آفلاین، از خانه بیرون بگذارم. ساعت از نه گذشته بود و من هیچ قدمی برای این کار برنداشته بودم. حتا فراموش کرده بودم که چنین تصمیمی گرفته ام.
می دانی بعد از این فکر ها به چه چیزی رسیدم؟
ما انسانها آنقدر حرف می زنیم که به کل فراموش می کنیم حرف هایمان را. در میان حرف هایمان قول هایمان را. و اینگونه، ما عهد هایی که با خود بسته ایم را از هم گسسته ایم.
وفا نکردن به عهدی که با خودت بسته ای، تو را آماده می کند برای بی وفایی های بزرگ تر.
ما نیاز داریم که در طول روز اندکی به خود وقت بدهیم تا بتوانیم حرف هایی که زده ایم را به یاد آوریم، آن زمان است که از تماشاگر بودن نجات می یابیم.
و من عملگرایی را بر می گزینم.
و به یاد این جمله از فردوسی می افتم.
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
چگونه عملگرا باشیم؟
همین حالا، کاری که به تعویق انداخته ای را به انجام برسان. ممکن است مدتهاست تصمیم گرفته ای به دوستی زنگ بزنی، همان را انجام بده. مهم نیست آن کار خیلی بزرگ یا کوچک باشد. مهم این است که تصمیم بگیری و خیلی زود به آن عمل کنی.
این کار تو را به عملگرایی و در نهایت رسیدن به اعتماد به نفس نزدیک می کند.
بعد از نوشتن این متن، لب تاپ را خاموش کردم. کفش هایم را به پا کردم. و همه چیز برایم از نو آغاز شد. پاهایم مرا به سمت بیرون هدایت کردند. حالا دیگر حرف و عمل با یک دیگر یکی شده بودند.
حالیا اعتماد به نفس چه ارتباطی دارد با عملگرایی؟
زمانی که کار هایت را به تعویق میاندازی، نیرویی از درون مدام به تو می گوید که از پس هیچ کاری بر نمی آیی. مدام تو را سرزنش می کند. انتقاد های هر روزه ی ، تو را تبدیل به آدمی منزوی و گوشه گیر می کند. بعد از مدتی تمام حرف های او تبدیل به باورهایت می شود.
باورهایی که زندگیت را می سازند تو را تبدیل به کسی می کند که هیچ علاقه ای به آن نداری. و آنجاست که دیگر از عزت و اعتماد به نفس چیزی باقی نمی ماند.
اگر خواهان تمامیت وجودت هستی باید این صدا را به خاموشی برسانی. و خاموش شدن آن صدا تنها با عمل است که ممکن خواهد بود.
با استفاده از تصمیم های آنی که می گیری و به انجام می رسانی، می توانی به عملگرایی جامه عمل بپوشانی. و آنجاست که اعتماد به نفست بیرون می ریزد.
مقاله زیر را مطالعه کنید. و برایمان از روش های تو در چگونه عملگرا باشیم؟ بنویس.
یک پاسخ
بنام الله مهربان
سلامی سرشار از عشق خدمت تک به تک اعضا
شکر و سپاس خدایی را که منو یکبار دیکه هدایت کرد به سمت دریافت یک اگاهی ارزشمند دیگر
چقد این موضوع عمگرا خوده من بودم
چقد دلنشین بود و منو غفلت نجات داد
دقیقا خوده واقعیتو توضیح داد
مدتیه که من خوب بلدم حرف بزنم خوب بلدم راهکار حل مشکلاتو بدم یا حتی خوب بلدم راهکار رسیدن به موفقیتو بدم ولی الان که این موضوع رو خوندم متوجه شدم در حالی که خوب راه و رسم رسیدن به خواسته هارو بلدم بیان کنم ولی در عمل نمره خوشحال کننده ای نمیگیرم
اینجا متوجه شدم که هرچقدم بلد باشی تا زمانی که عمل نکنی هیچ پیشرفتی در کار نیست و در حال درجا زدن هستی
انقد این موضوع منو شگفت زده کرد انقد دید منو باز کرد که اگه الان ساعت ۴ونیم صبح نبود و ۴ونیم بعدظهر بود، بعد ثبت دیدگاهم بدون اتلاف وقت بلند میشدم و کارهای عقب افتاده خودمو یکی یکی چک میکردم و برای انجامشون وارد عمل میشدم اینقدر که به هیجان اومدم از این آگاهی.
اما مهم اینه که من هدایت شدم تا از خاب غفلت بیدار بشم این ساعت باعث نمیشه که باز من به خاب برم.
به امید خدا از شروع طلوع خورشید زیبا من هم شروع میکنم به انجام کاراهای عقب افتادم و نحو احسن وارد عمل میشم برای به نتیجه رسوندن خاسته هام
خدایا شکرت بابت این لطفت که هر لحظه شامل حالمون میشه
و باز هم سپاس فراوان از شما دوست ارزشمندم خانمهای کهوند عزیز که دستی از دستان پر مهر خداوند هستیدو با اگاهی های زیباتون مارو هم اگاه میکنید🙏